برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور
برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور

منطقRadar

منطق رادار یک چهارچوب ارزیابی پویا و یک ابزار مدیریتی قدرتمند است تا عملکرد سازمان را بطور نظامند مورد پرسش قرار دهد.
از منطق رادار RADAR در فرآیند ارزیابی EFQM و خودارزیابی EFQM جهت امتیازدهی به توانمند سازها و نتایج استفاده می گردد .
در فرآیند ارزیابی به روش شبیه سازی جایزه تمامی عناصر و ویژگی های منطق رادار RADAR مورد استفاده قرار گرفته و امتیازدهی به عملکرد سازمان در این روش بسیار دقیق محاسبه می گردد در سایر روش های خود ارزیابی EFQM تنها عناصر منطق رادار مورد توجه قرار می گیرد .
منطق رادار از عناصری تشکیل شده که هر یک از عناصر ویژگی هایی را شامل می گردد
RADAR از چهار عنصر  تشکیل شده است :

نتایج  ( Resultes )

رویکرد  (Approach )

جاری سازی ( Deployment )

ارزیابی و اصلاح ( Assessment and Refinement )

هر یک از عناصر  منطق رادار RADAR در زیر تشریح شده است .

1.       نتایج

داده‌های نتایج باید جامع، به موقع، قابل اطمینان، درست و به طور مناسبی بخش بندی شده و با استراتژی و نیازها و انتظارات ذی نفعان مربوطه سازگار باشد. ارتباط بین نتایج مربوطه و تاثیرات آن‌ها بر یکدیگر باید درک شده باشد. نتایج کلیدی باید شناسایی و اولویت‌بندی گردد .
در یک سازمان متعالی، نتایج، روندهای مثبت و یا عملکرد خوب پایدار را نشان می دهند. برای نتایج کلیدی  اهداف تعیین شده، و این اهداف مناسب بوده،  تحقق یابد . همچنین در مورد نتایج کلیدی، عملکرد مقایسه بیرونی شده و این مقایسه‌ها به ویژه در قیاس با بهترین ها در صنعت و یا با کلاس جهانی صورت گیرد . درک رابطه بین توانمندسازهای کلیدی و نتایج کلیدی اطمینان می‌‌دهد که عملکرد مثبت در آینده پایدار می ماند.

ویژگی های منطق رادار در قسمت نتایج :
–    مرتبط و قابل استفاده بودن
ویژگی محدود و مرتبط بودن :مجموعه ای منسجم از نتایج کلیدی شناسایی شده و در قالب اهداف استراتژی نیازها و انتظارات دی نفعان را نمایش می دهد .
ویژگی درستی : نتیج به هنگام ، قابل اطمینان و صحیح هستند .
ویژگی بخش بندی :نتیج به شکل مناسبی بخش بندی گردد نظیر در قسمت نتایج مشتری تفکیک مشتریان ، در قسمت نتایج کارکنان تفکیک کارکنان رسمی ، قراردادی ، پاره وقت و …

–    عملکرد  

روند ها :
روند های  مثبت یا عملکرد پایدار خوب برای بیش از 3 سال .
اهداف :
در راستای اهداف استراتژیک ، اهداف کوتاه مدت و مرتبط تعیین شده وبرای دستیابی به نتایج کلیدی ، این اهداف تحقق یابد .
مقایسه ها :
در راستای اهداف استراتژیک ، مقایسه خارجی مرتبط با نتایج کلیدی انجام گردد .
اطمینان :
بر اساس روابط علل و معلولی ایجاد شده ، اطمینان حاصل شود که سطوح عملکردی در آینده پایدار خواهد بود.

 2.       رویکرد

آنچه که یک سازمان برای انجام آن برنامه‌ریزی کرده و دلایلی که برای انجام آن دارد را در بر می‌گیرد. یک رویکرد مناسب منطق روشنی دارد که بر نیازهای حال و آینده سازمان تمرکز می‌کند و از طریق فرآیندهایی که به خوبی تعریف شده‌‌اند عینیت می‌یابد و بر نیازهای ذی‌نفعان این رویکردها به طور روشنی تمرکز دارد.علاوه بر این، رویکردها یکپارچه می‌شوند. بدین معنی که یک رویکرد یکپارچه، به روشنی ریشه در استراتژی دارد و با سایر رویکردها در موارد مقتضی در ارتباط است. اصلاحا در رویکردها در طول زمان اعمال می‌شود.

ویژگهای رویکرد در منطق رادار  :

مناسب :
رویکردها منطقی روشن وبر پایه نیازهای ذینفعان مرتبط و فرآیند محور می باشند .
یکپارچه :
رویکرد ها استراتژی را پشتیبانی می کنند و با سایر رویکردهای مرتبط در ارتباط هستند .

 3.       جاری‌سازی

در یک سازمان متعالی برای جاری سازی رویکرد ها می بایستی ،  رویکرد‌ها در حوزه‌های مربوطه به روشی نظام‌مند اجرا شوند . اجرای نظام‌مند به خوبی برنامه‌ریزی شده و به روشی که برای رویکرد و سازمان مناسب باشد ارائه گردد و توانایی مدیریت تغییرات در رویکردها در یک چارچوب زمانی مناسب وجود داشته باشد.

ویژگهای جاری سازی در منطق رادار  :

اجراء شده :
رویکردها در زمینه های مرتبط با شیوه ای به هنگام اجراء می شوند .
ساخت یافته :
اجراء ساخت یافته است و باعث انعطاف و چابکی سازمان می شود .

 4.       ارزیابی و اصلاح

آنچه را که یک سازمان برای ارزیابی و اصلاح توامان رویکردها و جاری سازی آنها انجام می‌دهد، در بر می‌ گیرد. در یک سازمان متعالی رویکرد و جاری سازی آن، مورد اندازه‌گیری منظم اثر بخشی و کارایی قرار می‌گیرد. فعالیت‌های یادگیری انجام شده  و روش‌هایی برای به کارگیری خلاقیت در ایده‌‌پردازی رویکردهای نوین یا تغییر یافته وجود دارد. برونداد نتایج اندازه‌گیری، یادگیری و خلاقیت برای شناسایی، اولویت بندی، برنامه‌ریزی و اجرای بهبود و نوآوری استفاده می گردد .

ویژگهای ارزیابی و اصلاح در منطق رادار  :

اندازه گیری :
کارایی و اثربخشی رویکرد و جاری سازی آن به صورت منظم اندازه گیری می شود .
یادگیری و خلاقیت : از یادگیری و خلاقیت برای ایجاد فرصت هایی برای بهبود یا خلاقیت استفاده می شود .
بهبود و نو آوری :
از برونداد های اندازه گیری ، یادگیری و خلاقیت برای ارزیابی ، الویت بندی و اجرای بهبود ها و نو آوری ها استفاده می شود

آموزش یادگیری شخصی سازی شده یا personalized learning

آموزش
یادگیری شخصی سازی شده یا personalized learning چیست؟

به منظور آگاهی از ماهیت یادگیری شخصی سازی شده (personalized learning)، کلاس درسی را تصور کنید که هیچ روش جامعی برای آموزش ندارد. معلم دروس یکسانی برای همه دانش­ آموزان تدریس نمی­ کند، بلکه هر دانش­ آموز را در مسیری منحصربه‌ فرد هدایت می‌کند. مفاد، زمان، مکان و نحوه آموزش با نقاط قوت، مهارت­ ها، نیازها و علایق هر دانش ­آموز متناسب است. ممکن است دانش­ آموزان بعضی از مهارت ها را به روش های متفاوتی یاد بگیرند ولی نهایتا همه آنها باید به یک سطح یادگیری معینی برسند .

هدف نهایی آموزش شخصی سازی شده دسترسی همه دانش آموزان به این روش آموزشی است. این روش تدریس در حال حاضر در برخی مدارس و در چندین کشور در حال توسعه با موفقیت در حال اجرا می باشد. در ادامه آنچه باید درباره یادگیری شخصی سازی شده بدانید آورده شده است.


آموزش متناسب با هر فرد
از آنجایی که روش ­ها و سرعت یادگیری بچه ­ها متفاوت است، یادگیری شخصی سازی شده، یک مدل تدریس بر مبنای این فرضیه است که به هر دانش­ آموز، بر اساس نحوه یادگیری، میزان دانش، مهارت­ ها و علایق او یک برنامه آموزشی داده می ­شود. این روش، نقطه مقابل روش “جامع” مورد استفاده در بیشتر مدارس است.

دانش­ آموزان به منظور هدف­ گذاری (تصمیم ­گیری برای آینده) کوتاه مدت و بلند مدت با معلمان خود کار می­ کنند. این روند به دانش ­آموزان کمک می­ کند مالکیت یادگیری را به خود اختصاص دهند.

معلمان اطمینان حاصل می­ کنند که برنامه­ های آموزشی یا یادگیری مبتنی بر پژوهش، با استانداردهای آکادمیک مطابقت داشته باشند. آن­ها همچنین بررسی می­ کنند که دانش ­آموزان مهارت هایی که انتظار می رود را طی پیشروی در دوره ­ها از آن­ها بیاموزند را به کار می­گیرند یا خیر.


4 مدل نحوه عملکرد یادگیری شخصی سازی شده در مدارس
مدارسی که از روش یادگیری شخصی سازی شده استفاده می­ کنند، دقیقا شبیه به هم نیستند. اما چهار مدل وجود دارد که مدارس بیشترین استفاده را از آن­ها دارند. هریک از این مدل­ها، انتظارات بالایی از همه دانش­ آموزان دارند، و آموزش آن­ها را با مجموعه­ ای از استانداردهای سختگیرانه همسو می­ کنند.

1-مدارسی که از پیشینه دانش ­آموزان استفاده می­کنند
این نوع مدارس learner profiles، سوابق به ­روزی را نگه می ­دارند که درک عمیقی از نقاط قوت، نیازها،انگیزه ها، پیشرفت و اهداف هر دانش آموز ارائه می­دهند. این پیشینه ­ها، به مراتب بیشتر از کارنامه استاندارد گزارش به ­روزرسانی می ­شوند. و این به ­روزرسانی دقیق به معلمان کمک می­ کند تصمیماتی اتخاذ کنند که تأثیر مثبتی بر یادگیری دانش ­آموز داشته باشند.
داشتن پیشینه به خود دانش ­آموزان هم در دنبال کردن روند پیشرفت خود کمک می­ کند. این پیشینه راهی برای معلم، دانش ­آموز و در بسیاری از مدارس، برای والدین باز می­ کند که قبل از تضعیف عملکرد یا توانمندی دانش­ آموز، از نیاز به تغییر روش آموزشی یا تغییر اهداف آگاه شوند.

2-مدارسی که از مسیرهای آموزش متناسب با هر فرد استفاده می­ کنند
این نوع مدرسه personalized learning paths ، به هر دانش­ آموز کمک می­ کند یک مسیر آموزشی که براساس پیشرفت ­ها، انگیزه­ ها و اهداف او اقتباس یا عملی شده را اختصاصی کند. برای مثال، مدرسه ممکن است برای دانش ­آموز یک برنامه زمان­ بندی با به ­روزرسانی هفتگی در مورد پیشرفت آکادمیک و علایق او ایجاد کند.
برنامه هر دانش­ آموز منحصر به خود اوست. اما احتمالاً چندین روش آموزشی را شامل می­شود. (که معمولا تحت عنوان” روش­ها” شناخته می ­شوند.) این ترکیب ممکن است شامل آموزش مبتنی بر پروژه با گروه کوچکی از همسالان، فعالیت مستقل روی مهارت­های خاص یا وظایف پیچیده، و آموزش یک- به- یک توسط یک مربی باشد. یک مسیر آموزش متناسب با هر فرد به دانش ­آموز این امکان را می­ دهد که با سرعت­ های متفاوت روی مهارت­ های مختلف خود کار کند. اما این بدان معنا نیست که مدرسه به او اجازه دهد در هر عرصه­ ای از برنامه عقب بماند. معلمان از نزدیک بر کار هر دانش ­آموز نظارت داشته و در صورت نیاز فعالیت اضافی به آن­ها می ­دهند.

3-مدارسی که از پیشرفت مبتنی بر صلاحیت استفاده می­ کنند
این نوع مدارس competency-based progression، دائما دانش ­آموزان را مورد ارزیابی قرار داده تا بر روند پیشرفت آن­ها در راستای اهداف مدرسه نظارت داشته باشند. این نوع سیستم، آنچه دانش آموز برای تسلط لازم دارد را برای او مشخص می­ کند. این صلاحیت­ ها شامل مهارت­ های خاص، دانش و ذهنیت­­ هایی از قبیل افزایش انعطاف ­پذیری می ­شوند. به دانش ­آموزان گزینه ­هایی از چگونگی و زمان نشان دادن تسلط خود داده می­شود. برای مثال، دانش­ آموز ممکن است برای ایجاد مهارت­ های خاص ریاضی در یک دوره کارآموزی در یک فروشگاه خرده ­فروشی با معلم همکاری کند.
دانش ­آموز ممکن است در آن واحد روی چند صلاحیت کار کند. زمانیکه بر یکی از آن­ها تسلط یافت، سراغ صلاحیت بعدی می­رود. دانش­ آموز پشتیبانی یا خدمات مورد نیاز خود در راستای یافتن تسلط بر یک مهارت را دریافت می­ کند. تأکید بر گرفتن آزمون و نمره قبولی یا عدم قبولی نیست، بلکه تأکید بر آموزش مداوم و داشتن فرصت­ های بسیار برای نشان دادن دانش است.

4-مدارسی که از محیط ­های آموزشی منعطف استفاده می­ کنند
این نوع مدرسه flexible learning environments ، محیط­ های آموزشی را انتخاب می­ کند که دانش­ آموز در آن محیط یادگیری بهتری دارد. این محیط شامل تنظیم فیزیکی کلاس، نحوه ساختاربندی روزانه مدرسه و نحوه تخصیص معلمان می­شود.
برای مثال، مدارس ممکن است به دنبال راه­ هایی برای تخصیص زمان بیشتر به معلمان جهت آموزش در گروه­ ­های کوچک باشند. طراحی مجدد سرعت، زمان و منابعی که معلمان در کلاس ­های درسی استفاده می­ کنند، ساده نیست. اما این نوع “تفکر طراحی” می­تواند به نیاز دانش ­آموز در تغییر شکل محیط آموزشی کمک کند.


پتانسیل روش یادگیری شخصی سازی شده
یادگیری شخصی سازی شده هنوز به طور گسترده در مدارس استفاده نمی­ شود. بسیاری از جنبه­ های آن نیاز به بررسی دارند. اما این رویکرد از پتانسیل کمک به کاهش بدنامی آموزش خصوصی و رفع بهتر نیازهای بچه­ ها با تفاوت­ های موجود در یادگیری و تفکر برخوردار است.

Individual Education Plan (IEP) ها اغلب بطور عمده بر روی کمبودها تمرکز دارند. اما مسیرهای آموزش متناسب با هر فرد می­توانند با تمرکز بر نقاط قوت و علایق دانش ­آموز این مسئله را در حد تعادل حفظ کنند. IEPها و یادگیری شخصی سازی شده، هر دو می­توانند بچه­ ها را در زمینه کار روی ضعف­ های خود پشتیبانی کنند و مسیر اختصاصی را در اختیار آن­ها قرار دهد که بتوانند علایق خود را نیز درگیر کنند، و به آن­ها کمک می­ کنند تا “مالکیت” آموزش خود را به دست آورند.

یادگیری شخصی سازی شده همچنین به دانش­ آموزان این فرصت را می ­دهد که مهارت خود حمایتی پیدا کنند. این نوع آموزش آن­ها را تشویق می­ کند در مورد علایقشان صحبت کنند. همچنین به آن­ها اجازه می ­دهد در تجارب آموزشی شرکای برابر باشند.

یادگیری شخصی سازی شده، با وجود پتانسیل ­های زیاد، خطراتی نیز دارد. معلمان ممکن است گنجایش آموزشی کافی برای در اختیار قرار دادن این رویکرد در اختیار همه دانش­آموزان را نداشته باشند. آن­ها ممکن است ندانند که چطور بچه ­ها را در مسائل مربوط به عملکرد اجرایی حمایت کنند. آن­ها ممکن است نحوه ردیابی صلاحیت­ ها یا تحلیل دیگر انواع اطلاعات مربوط به دانش­ آموز را نشناسند.

نکته اصلی این است که مطمئن شویم زمانی که مدارس روش تدریس یادگیری شخصی سازی شده را آغاز می­کنند، معلمان آموزش­های لازم برای رفع نیاز فرزند ما را دیده ­باشند. هرچه اطلاعات شما درباره این روش بیشتر باشد، بیشتر می توانید در این باره با مدرسه گفتگو کنید.

نکات کلیدی:
چندین مدل یادگیری شخصی سازی شده وجود دارد که مدرسه می­تواند به کار گیرد.
یادگیری شخصی سازی شده ممکن است به کاهش بدنامی آموزش خصوصی کمک کند.
معلمان اغلب به آموزش­ های بیشتری برای درگیر کردن دانش آموزان با اختلالات یادگیری در یادگیری شخصی سازی شده نیاز دارند.

روش های تدریس

 روش های تدریس به اصول کلی تعلیم و تربیت و مدیریت راهکارهای استفاده شده در دستورالعمل کلاس درس گفته می شود. انتخاب یک روش تدریس مناسب به نوع نیازهای آموزشی شما بستگی دارد، با توجه فلسفه آموزشی، گروه سنی کلاس، حیطه موضوعی و اهداف اصلی مدرسه روش تدریس مناسب را انتخاب کنید.

تئوریهای تدریس را می‌توان بر اساس 2 پارامتر اصلی به 4 دسته تقسیم کرد:

رویکرد معلم محور در مقابل دانش‌آموز محور و استفاده از تکنولوژی سطح بالا در مقابل استفاده از تکنولوژی سطح پایین.

رویکرد معلم محور در یادگیری (Teacher-Centered)
در اغراقی‌ترین تفسیر رویکرد معلم محور، معلم مظهر قدرت می باشد و دانش‌آموزان همانند “ظروف خالی” هستند که منفعلانه دانش را از معلمان دریافت می کنند، هدف نهایی در این روش کسب نمره مثبت توسط دانش آموز در امتحانات می باشد. در این شیوه، به تدریس و ارزیابی به عنوان دو موجودیت مجزا نگاه می‌شود و سطح علمی دانش‌آموز توسط امتحانات به صورت عینی امتیازدهی می‌شود.

رویکرد دانش‌آموز محور در یادگیری (Student-Centered)
هرچند معلمان همچنان مظهر قدرت در روش تدریس دانش‌آموز محور هستند اما در پروسه یادگیری، معلمان و دانش‌آموزان نقش فعال برابری دارند.

نقش‌های اصلی معلم، آموزش، تسهیل یادگیری و درک کلی مطالب توسط دانش‌آموز و همچنین سنجش یادگیری دانش‌‌آموز از طریق ارزیابی‌های رسمی و غیررسمی مانند پروژه‌های گروهی، پرتفوی دانش‌آموز و مشارکت در کلاس می باشد. در کلاس درس دانش‌آموز محور، تدریس و ارزیابی به هم وابسته هستند زیرا یادگیری دانش‌آموز دائما در زمان آموزش معلم سنجیده می‌شود.

 


رویکرد High-Tech در یادگیری
پیشرفت‌های تکنولوژی در دهه‌های اخیر، بخش آموزش و پرورش را به جلو رانده اند. همانطور که از نامش پیداست، در رویکرد High-Tech از تکنولوژی‌های مختلف برای کمک به دانش‌آموز در کلاس درس استفاده می‌شود. خیلی از معلمان در کلاس از کامپیوتر و تبلت استفاده می‌کنند و بعضی از معلمان از طریق اینترنت به دانش‌آموزان تکلیف می‌دهند. اینترنت در فضای کلاس کاربرد دارد، زیرا منابع نامحدودی را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند. معلمان همچنین می‌توانند از اینترنت برای برقراری ارتباط بین دانش‌آموزانشان و افراد دیگر در سراسر جهان بهره بگیرند.

 

رویکرد Low-Tech در یادگیری
هرچند تکنولوژی آموزش و پرورش را متحول کرده است اما خیلی از معلمان کماکان روش تدریس سنتی با استفاده از سطح پایینی از تکنولوژی را ترجیح می دهند. بعضی شیوه‌های یادگیری نیازمند حضور فیزیکی و تعامل بین مربی و دانش‌آموز هستند. به عنوان مثال، دانش‌آموزانی که خلاصه برداری می کنند، به ‌خاطر سپاری بهتری نسبت به دانش‌آموزانی که یادداشت‌ها را تایپ می‌کنند دارند. جنبه منفی دیگر استفاده از تکنولوژی در کلاس می‌تواند تضعیف مهارت‌های املایی و نوشتاری دانش‌آموزانی باشد که از سن پایین از غلط‌ یاب استفاده می‌کنند. نهایتا، تطبیق روش تدریس مناسب به دانش آموزان مختلف بسیار مهم است و بعضی اوقات دانش‌آموزان با رویکرد Low-Tech همخوانی بهتری دارند.

نمونه‌هایی از رویکرد Low-Tech استفاده کم از تکنولوژی در روش‌های تدریس مختلف آموزش:

دانش آموزان نیاز به حرکت در زمان یادگیری دارند. معلمان باید به دانش‌آموزان اجازه دهند تا با دستانشان و ژست‌های حرکتی صحبت کنند.
‌یادگیری از طریق مشارکت در پروژه شامل “یادگیری عملی” و شرکت در تجربیات عملی می باشد. دانش‌آموزان به جای اینکه بخواهند از طریق دنیای مجازی آموزش ببینند می‌توانند در کارهای میدانی، اردوهای آموزشی و پروژه‌ها یا مطالعات موردی شرکت کنند و دانشی که در کلاس یاد گرفته اند را در دنیای واقعی اعمال کنند.
بسیاری از تعلیمات فنی و حرفه‌ای یا عملی را نمی‌توان در دنیای مجازی یاد گرفت این آموزش ها می تواند تجربیات آزمایشگاهی یا حتی نجاری باشد.

از طریق این رویکردهای متفاوت برای یادگیری، معلمان می‌توانند به درک بهتری از بهترین روش تدریس برای اداره کلاسشان، پیاده‌سازی دستورالعمل و ارتباط با دانش‌آموزانشان دست یابند. در هر دسته از محوریت معلم یا دانش‌آموز و میزان استفاده از تکنولوژی، نقش‌ رفتاری مشخصی برای معلم وجود دارد که باعث ایجاد ترکیب منحصر به فردی از شیوه‌های یادگیری و ارزیابی می شود. برای یافتن مناسب‌ترین شیوه در کلاس درس خود، در مورد هر رویکرد اطلاعات بیشتری به دست بیاورید.
روش های تدریس معلم محور در آموزش (Teacher-Centered)
 
آموزش مستقیم
 Low-Tech) Direct Instruction)
آموزش مستقیم، اصطلاحی کلی برای اشاره به شیوه تدریس سنتی می باشد که بر پایه تدریس صریح درس‌ها و توضیحات معلم بنا شده است. در این شیوه تدریس، ممکن است معلم یک یا تمامی نقش‌های زیر را داشته باشد:

مدل شخصی Personal Model

معلمانی که از طریق شیوه “مدل شخصی” تدریس می‌کنند در نقش الگوی دانش‌آموزان قرار دارند و چگونگی دسترسی به اطلاعات و درک مفاهیم را به آنها نشان می‌دهند. در این شیوه تدریس، دانش‌آموزان از طریق مشاهده و کپی کردن عملکردهای معلم آموزش می‌بینند

متخصص Expert

معلمان متخصص دارنده تمامی دانش و تخصص مورد نیاز در کلاس هستند. نقش اصلی آنها، راهنمایی و جهت‌دهی دانش‌آموزان در فرایند یادگیری است. به دانش‌آموزان تنها به عنوان دریافت‌کننده دانش و اطلاعات نگاه می‌شود (“ظروف خالی”)

اقتدار رسمی Formal Authority

معلمان با اقتدار رسمی به خاطر دانش بیشتر و موقعیت بالاتر خود نسبت به دانش‌آموزان، در جایگاه قدرت و مرجعیت قرار دارند. شیوه‌های مدیریت کلاس، سنتی هستند و تمرکز بر روی قوانین و انتظارات است

 

تدریس مستقیم راهبرد اصلی تدریس معلم محور است و از آموزش انفعالی یعنی آموزش دانش‌آموزان از طریق گوش دادن و مشاهده دستورالعمل‌های کاملا مشخص استفاده می‌کند. معلمان و اساتید نقش تنها تامین‌کننده دانش را دارند و تحت مدل تدریس مستقیم، معلمان اغلب از طرح‌های درسی سیستماتیک و از پیش ‌نوشته شده بهره می‌گیرند. برنامه‌ تدریس مستقیم شامل تمامی آموزش‌های معلم و تمامی فعالیت‌هایی که دانش‌آموزان در هر لحظه از درس باید انجام بدهند می شود.

این روش آموزش به دلیل اینکه شامل ترجیحات دانش‌آموز یا دادن فرصت به آنها برای یادگیری عملی یا گونه‌های دیگر یادگیری نمی‌باشد، شدیدا معلم محور است. همچنین به نسبت از تکنولوژی به میزان کمی استفاده می شود و اغلب بر مبنای استفاده از کتاب‌های درسی و کتاب‌های راهنما به جای کامپیوتر است.

آموزش معکوس
High-Tech) Flipped Classroom)
در سال 2007 وقتی که دو معلم شروع به استفاده از نرم افزاری کردند که به آنها اجازه می‌داد درس‌های خودشان را ضبط کنند ایده کلاس معکوس Flipped Classrooms به وجود آمد. در سال تحصیلی بعد، از دروس از پیش ضبط شده استفاده کردند و ایده‌‌ی خود را که به کلاس معکوس معروف شد را به اشتراک گذاشتند.

عموما، در ساختار تدریس کلاس معکوس، برخلاف گوش دادن به درس‌ها در کلاس و انجام تکالیف در خانه  دانش‌آموزان درس‌های از پیش ضبط شده را در خانه می‌بینند و تکالیف درسی را در کلاس انجام می‌دهند. معلمانی که از شیوه کلاس معکوس استفاده می‌کنند، اغلب خودشان ویدیوهای آموزشی را ضبط می‌کنند اما بعضی‌ها از ویدیوهای پیش ساخته در اینترنت استفاده می‌کنند.

یک مزیت کلیدی مدل کلاس معکوس این است که به دانش آموزان اجازه می دهد با سرعتی که خودشان انتخاب می کنند درس بخوانند. در بعضی موارد، ممکن است معلم یک ویدیو را برای تمامی دانش‌آموزان ضبط کند و در دیگر موارد، معلم می‌تواند به دانش‌آموزان اجازه دهد تا ویدیوی دیگری را بعد از یادگیری کامل هر موضوع نگاه کنند (اتخاذ رویکردی که بیشتر “تفکیکی/differentiated” است).

علیرغم داشتن پتانسیل برای محوریت دانش‌آموز، کلاس‌های معکوس اکثرا معلم محور و بر اساس نظر معلم در مورد شیوه آموزش و برنامه درسی دانش‌آموزان است.

آموزش معکوس چیست؟ رویکرد نوین آموزش آنلاین

راهنمای کلاس معکوس برای مبتدیان

 
 یادگیری حرکتی
Low-Tech) Kinesthetic Learning)
یادگیری حرکتی که بعضی اوقات به آن یادگیری لمسی(hands-on learning) یا عملی نیز گفته می‌شود، بر پایه هوش‌های چندگانه است و دانش‌آموزان را مجبور به انجام دادن کار یا ساختن چیزی می‌کند. در محیط یادگیری حرکتی، دانش‌آموزان به جای گوش دادن یا نگاه کردن به درس، فعالیت‌های فیزیکی انجام می‌دهند. تجربه‌های عملی، نقاشی کردن، نقش بازی کردن، ساخت و ساز و استفاده از نمایشنامه و ورزش از نمونه‌های فعالیت‌های حرکتی در کلاس هستند.

گرچه این روش تدریس راهی بسیار مناسب برای مشغول نگه داشتن دانش‌آموزان و بعضی اوقات صرفا بیدار نگه داشتن آنهاست، ولی به ندرت از فعالیت‌های یادگیری حرکتی استفاده می‌شود. یک دلیلش این است که، برخلاف محبوبیت تئوری‌های شیوه یادگیری، مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تدریس براساس یک شیوه یادگیری خاص، نتایج تحصیلی بهتری را تولید می‌کند.

یک جنبه مثبت یادگیری حرکتی (kinesthetic learning) این است که به ندرت به تکنولوژی وابستگی دارد، زیرا این شیوه برای حرکت و خلاقیت بیشتر ارزش قائل است تا مهارت های تکنولوژیکی. این به معنای سهولت و ارزانی استفاده از این شیوه تدریس است. همچنین مدت زمان استفاده از صفحات نمایشگر توسط دانش‌آموز کم می شود. اگر به دانش‌آموزان حق انتخاب چگونگی استفاده از حرکت برای یادگیری اطلاعات جدید یا تجربه مهارت‌های جدید داده شود، یادگیری حرکتی می‌تواند بیشتر دانش‌آموز محور باشد تا معلم محور. همچنین با ترجیحات خاص معلم برای کلاس سازگار می باشد.

 
روش های تدریس دانش‌آموز محور (Student-Centered) برای آموزش 
 

آموزش تفکیکی
  Low Tech) Differentiated Instruction)
آموزش تفکیکی یا Differentiated instruction، فعالیت تدریس متناسب با نیازمندی‌های فردی دانش‌آموزان است. در ابتدا در سال 1975 با قانون آموزش و پرورش افراد ناتوان (IDEA) که تضمین کننده دسترسی برابر تمامی کودکان به تحصیلات عمومی بود محبوب شد. برنامه‌های تحصیلات فردی (IEP) که طبق IDEA شروع شدند، کمک کردند تا معلمان برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه تفاوت قائل شوند. امروزه، آموزش تفکیکی برای رفع نیازهای تمام دانش‌آموزان استفاده می‌شود.

معلمان می‌توانند از چند جنبه برای آموزش دانش آموزان تفاوت قائل شوند: نحوه دسترسی دانش‌آموز به مطالب، انواع فعایت‌های دانش‌آموزان برای تسلط پیدا کردن به یک مطلب، هدف نهایی آموزش و نحوه چیدمان کلاس. مثال‌هایی از فرق گذاشتن شامل اجازه خواندن کتاب توسط دانش‌آموزان مطابق با سطح مهارت آنها، ارائه لیست‌های مختلف املایی برای دانش‌آموزان یا تجمع در گروه‌های کوچک به منظور تدریس مجدد موضوعات هستند.

گرچه آموزش تفکیکی بر روی نیازهای فردی دانش‌آموز تمرکز دارد، اما اغلب توسط معلم برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی می‌شود و اگر چه تکنولوژی پتانسیل کمک کردن دارد اما نشانه بارز این شیوه تدریس نیست و از این رو روشی به نسبت سنتی و آسان برای تدریس است.

 یادگیری مبتنی بر پژوهش
High Tech) Inquiry-based Learning) 
یادگیری مبتنی بر پژوهش inquiry-based شیوه‌ای برای تدریس است که معلم در آن نقش حمایتی دارد و دانش آموزان را در طی فرآیند یادگیری راهنمایی و پشتیبانی می کند. در این شیوه آموزش، معلم می‌تواند یکی از نقش‌های زیر را ایفا کند:

مدل شخصی Personal Model 

معلمان در شیوه "مدل شخصی" در نقش الگوی دانش‌آموزان هستند و به دانش‌آموزان نحوه دستیابی به اطلاعات و درک مفاهیم را یاد می‌دهند. در این شیوه تدریس، دانش‌آموزان از طریق مشاهده و کپی کردن عملکرد معلم آموزش می‌بینند

تسهیل کننده Facilitator 

تسهیل‌کنندگان تاکید جدی بر رابطه بین معلم و دانش‌آموز دارند. با اجرای سبک کلاس باز، تاکید بر آموزش معلم وجود ندارد و دانش‌آموز و معلم فرآیند یادگیری را با هم طی می‌کنند. یادگیری دانش‌آموز توسط معلم هدایت می‌شود و تمرکز بر روی تقویت استقلال، یادگیری عملی و کاوش است

محول کننده Delegator

معلمان نقش "منبع" را برای دانش‌آموزان دارند و به سوال‌های آنها پاسخ می‌دهند و پیشرفتشان را در صورت نیاز بررسی می‌کنند. معلمان نقشی انفعالی در یادگیری دانش‌آموز و دانش‌آموزان نقش فعال در یادگیریشان دارند. هدف اصلی محول کننده، تقویت حس خودمختاری در فرآیند یادگیری است

معلمان نقش "منبع" را برای دانش‌آموزان دارند از آنجایی که به سوال‌های آنها پاسخ می‌دهند و پیشرفتشان را در صورت نیاز بررسی می‌کنند. در این روش تدریس معلمان در طی دوره آموزشی دارای نقش انفعالی و دانش آموزان نقش فعال دارند. هدف اصلی روش تدریس مبتنی بر پژوهش و محول کننده، تقویت حس خودمختاری در فرآیند یادگیری است.
معلمان، دانش‌آموزان را تشویق به پرسیدن سوال می‌‌کنند و به خواسته‌های آنها درباره موضوعات مورد علاقه در دنیای اطرافشان توجه می‌کنند. سپس دانش‌آموزان درباره سوال‌های خودشان تحقیق می‌کنند و اطلاعات و منابعی که توضیح‌ دهنده مفاهیم کلیدی هستند را پیدا می‌کنند تا مشکلاتی که ممکن است در طول مسیر یادگیری به آن برخورد کنند را حل کنند. دانش آموزان می توانند یافته های پژوهشی خود را به صورت ویدیو خودساخته،وب سایت یا ارائه رسمی نتایج تحقیق ارائه دهند
‌یادگیری مبتنی بر سوال، رویکردی دانش‌آموز-محور محسوب می‌شود زیرا دانش‌آموزان نقشی مشارکتی و فعال در یادگیری خودشان دارند. اما در این فرآیند نقش تسهیل‌کنندگی معلمان نیز بسیار کلیدی است. معمولا در چرخه سوال‌پرسی، هر دانش‌آموز بر روی سوال یا موضوع متفاوتی کار می‌کند. در این محیط، معلمان سوال‌های سطح بالا می پرسند و بیشتر در مورد مراحل کار پیشنهاد و راهنمایی می‌کنند تا محتوای موضوع. در پایان چرخه سوال‌پرسی، دانش‌آموزان در مورد مفاهیمی که یاد گرفته‌اند تامل می‌کنند همچنین ارتباط آن موضوع با موضوعات مورد علاقه دیگر را بررسی می‌کنند، زیرا در اغلب موارد سوال در مورد یک موضوع به مطرح شدن سوال‌های بیشتر در آن و سپس سوال در یک زمینه دیگر ختم می‌شود.
یادگیری مبتنی بر پژوهش می‌تواند از تکنولوژی از طریق وب‌سایت‌های پژوهشی، شبکه‌های اجتماعی و امکان ارتباط جهانی با افراد خارج از جامعه بهره زیادی ببرد. اما با توجه به موضوع در حال آموزش لزوما نیازی به آن نمی باشد.
یادگیری پژوهش محور چیست؟

 

 یادگیری از طریق سفر پژوهشی
  High Tech) Expeditionary Learning)
یادگیری از طریق سفر پژوهشی Expeditionary Learning بر پایه ایده‌های موسس وب‌سایت Outward Bound شکل گرفته، در این نوع یادگیری دانش‌آموزان برای کمک به مدرسه و جامعه خود به سفرهای پژوهشی می‌روند و با موضوعات درس به طور عمیق رابطه برقرار می‌کنند.

یادگیری در این مدل شامل چندین حوزه علمی است تا دانش‌آموزان متوجه شیوه حل مسائل در دنیای واقعی ‌شوند. به طور مثال، یک دانش‌آموز در کلان‌شهر، ممکن است آمار آلودگی هوا را مطالعه کند، در مورد تاثیراتش یاد بگیرد و به مناطقی که تحت تاثیر این مشکل قرار گرفته ‌اند سفر کند. پس از درک کافی از شرایط، دانش‌آموزان و معلمان به کمک همدیگر راه حلی پیدا می‌کنند که قابل اجرا باشد. از لحاظ تکنولوژی، مجموعه G (شامل Google Docs، Google Sheets و Google Drive) به همراه اینترنت می‌تواند به تحقیق، ارائه و پیاده‌سازی پروژه‌های دانش‌آموزان کمک کند، هر چند کار عملی در جامعه، بنیاد این روش است.

 یادگیری شخصی‌سازی شده
  High Tech) Personalized Learning )
یادگیری شخصی‌سازی شده Personalized Learning به قدری جدید است که تعریف این شیوه آموزش کماکان در حال تغییر و تحول است. در قلب این مدل، معلمان از دانش‌آموزان می‌خواهند تا برنامه‌های شخصی‌سازی شده که مختص علایق و مهارت‌های آنها می باشد را دنبال کنند. خودفرمانی و حق انتخاب دانش‌آموز در برنامه درسی، از ویژگیهای بارز یادگیری شخصی‌سازی شده هستند.

ارزیابی نیز مطابق با هر فرد انجام می‌شود: مدارس و کلاس‌هایی که یادگیری شخصی‌سازی شده را پیاده کرده اند از پیشرفت بر مبنای شایستگی استفاده می‌کنند تا دانش‌آموزان پس از تسلط بر کارهای کنونی خود به موضوعات بعدی بروند، در حالیکه دانش‌آموزانی که نیاز به کمک بیشتر دارند، زمان کافی در برنامه روزانه خودشان داشته باشند.

همچنین امکان ایجاد آمادگی برای ورود به دانشگاه و بازار کار در محیط های یادگیری شخصی‌سازی شده وجود دارد. دانش‌آموزانی که به کمک بیشتر یا کار اضافی نیاز ندارند، می‌توانند با معلم بر روی پرورش مهارت‌های اجتماعی و دیگر مهارت‌های قرن بیست و یکم کار کنند .

یادگیری شخصی‌سازی شده شدیدا دانش‌آموز محور است، اما معلمان باید درس‌ها را آموزش دهند، نمرات را بررسی کنند و با دانش‌آموزان در ارتباط باشند تا هر تغییر مورد نیاز را در برنامه‌های درسی اعمال کنند. آنها همچنین باید آشنایی خوبی با تکنولوژی داشته باشند. آموزش‌های تفکیکی و شخصی‌سازی شده اغلب به صورت دروس و برنامه‌های آنلاین هستند، پس معلمان باید توانایی استفاده از پلتفرم های مجازی را داشته باشند.

یادگیری شخصی سازی شده چیست؟

 

 یادگیری مبتنی بر بازی
High Tech) Game-based Learning)
هدف اصلی یادگیری مبتنی بر بازی Game-based Learning، اجبار دانش‌آموزان به یادگیری فعال در کلاس است. به دلیل نیازمندی به حل مسائل و استفاده از مهارت‌های ارتباطی که در سنین بالاتر مورد نیاز خواهند بود، بازی کردن راه خیلی خوبی برای تشویق رویکرد مهارتی به جای تمرکز بر روی نمره‌ است.

در محیط یادگیری مبتنی بر بازی، دانش آموزان ماموریت های مختلفی دارند و توسط انتخاب عملیات و سعی و خطا در طول مسیر به یک هدف مشخص(هدف یادگیری) می رسند. چنانکه دانش‌آموزان به پیشرفت‌ها و دستاوردهای مشخصی دست یابند، می توانند همانند بازی‌های ویدیویی مورد علاقه‌شان، نشان یا نمره دریافت کنند.

یادگیری مبتنی بر بازی نیازمند زمان و برنامه‌ریزی زیادی از طرف معلمان است. خوشبختانه، نرم‌افزارهایی مانند 3DGameLab و Classcraft این فرآیند را بسیار ساده‌تر می‌کنند. داده‌های تهیه شده توسط این نرم‌افزارها، انتخاب ماموریت‌های دانش‌آموزان را برای معلمان آسانتر کرده است..

به دلیل این که معلمان نقش بزرگی در برنامه‌ریزی و تدوین مطالب در این مدل دارند، یادگیری مبتنی بر بازی کاملا دانش‌آموز محور نیست، اما همچنان تمرکز زیادی بر روی دانش‌آموزی دارد که با سرعت خود جلو می‌رود و تصمیمات مستقل در محیط بازی می‌گیرد.

گونه شناسی برنامه درسی

گونه شناسی برنامه های درسی

 


 

برنامه درسی پدیده ای است که با آن می توان بسیاری از جنبه های زندگی انسان را مدیریت کرد. هر اثری را که بتوان با برنامه درسی پدیدآورد وابسته به نحوه مدیریت یادگیرندگان به وسیله برنامه درسی است. هدف گزاری برای چگونگی بهره برداری از برنامه درسی برای مدیریت یادگیرندگان، گونه های خاصی از برنامه درسی را پدید می آورد.

در نوشتۀ پیشِ رو بر اساس برداشتی که می توان از مقاصد مربوط به مدیریت یادگیرندگان توسط برنامه های درسی داشت، هشت گونه از برنامه درسی معرفی شده است.

 

برنامه درسی پرسشگر Inquirer curriculum

            پرسشگری ناشی از میل انسان به دانستن، ماجراجویی و بازکردن افق هایی برای دید بیشتر است. میل به آگاهی است که ایجاد حرکت می کند و امکان حرکت را ایجاد می کند. خاصیت اصلی یک برنامه درسی پرسشگر هم همین است. این برنامه درسی تلا ش می کند، در درجه نخست یادگیرندگان را جرئت ورز بار آورد. سپس به آنان یاری کند برای یافتن پاسخی برای پرسش هایش با استفاده از ابزارها، مواد و منابع بکوشد. این نوع از برنامه های درسی را می توان در کشورهای دموکراتیک یافت. کشورهایی که در آن ها، برنامه های درسی ایدئولوژی محور و یا سیاست زده هستند نمی توان برنامه درسی پرسشگر یافت.

 

برنامه درسی ستایشگر Blandisher curriculum

            ستایشگری می تواند به صورت های مختلف و در زمینه های متفاوتی اتفاق بیفتد. در این جا منظور از ستایشگری، ستودن و چاپلوسی کردن از یک قدرت برتر است. قدرت برتر می تواند قدرت ارزشی، دینی، ایدئولوژیک و جکومتی باشد.

مأموریت نهایی برنامه درسی ستایشگر، کشاندن و رساندن یادگیرنده به نکته ای است که یادگیرنده خود را در شرایط رضایتمندی از ستایشگری بداند و پیوسته خود را پایین تر از فرد یا قدرت مقابل ببیند.

این دسته از برنامه های درسی در بیشتر کشورهای جهان سومی و به طور خاص در کشورهای ایدئولوژی گرا، توتالیتر(تمامیت خواه)، استبدادی و ... به وفور یافت می شود.

 

برنامه درسی روایت گر Narrator Curriculum

            روایت بر اساس مشاهده شکل می گیرد. در واقع، روایت بیان اصلی از واقعیت ها بدون ارایه تفسیر است. از این رو، برنامه درسی روایت گر، برنامه درسی ای تلقی می شود که به یادگیرنده فرصت نمی دهد برداشت و درک خود از موضوع را ارایه دهد. در بهترین شرایط یادگیرنده باید آنچه را که مشاهده می کند به تصویر بکشد.

برنامه های درسی روایت گر برنامه هایی هستند که در آن ها سوگیری دیده نمی شود. این دسته از برنامه های درسی در کشورهای دموکراتیک یافت می شوند.

 

برنامه درسی تجاوزگر Transgressor curriculum

            تجاوز به معنای شکست حد و مرز است. هر کسی بر اساس نهاده های طبیعی، سرشتی و آموخته هایش حدودی دارد که به آن خود یا شخصیت اطلاق می شود.

برنامه درسی متجاوز برنامه های است که فروپاشی شخصیتی فرد را هدف قرار می دهد. مقصد نهایی این از دست برنامه های درسی از خود بیگانه سازی یادگیرندگان است.

برنامه های درسی ای که در حکومت های استبدادی نوشته می شوند دارای خاصیت سرکوب گری هستند.

 

برنامه درسی مستضعف ساز Oppressor curriculum

            آن چنان که از نام این برنامه درسی برمی آید، این برنامه بیشترین توان خوان را صرف به استضعاف کشاندن یادگیرنده می کند. از شاخص های اساسی این برنامه  درسی عادت دادن یادگیرندگان به بسنده کردن به وضع موجود است. مهم ترین استراتژی برنامه درسی مستضعف ساز ایجاد رعب در یادگیرندگان است؛ رعب از این که مورد غضب نیروی ماورایی، نیروی اجتماعی و حکومتی قرار می گیرند. در این برنامه های درسی اندیشیدن جای خود را به تقلید و پیروی می دهد.


 

برنامه درسی سرکوب گر Transgressor curriculum

            سرکوب در برابر خیزش قرار دارد. بر این اساس، برنامه درسی سرکوب گر، برنامه ای است که از خیزش و نضج توانمندی های اساسی یادگیرنده پیشگیری می کند. در برنامه درسی سرکوب گر مهم نیست که یادگیرنده به جای استعداد و توانش سرکوب شده اش چه چیز دیگری را قرار می دهد. عمده ترین چالشِ برنامه درسی سرکوب گر ایجاد فرصت از خود بیگانه شدن و تهی شدن از هویت است. برنامه های درسی ای که نسبت به هویت های فرهنگی و زبانی بی تفاوت که موضع خصمانه ای دارند در این دسته از برنامه های درسی قرار می گیرند.

 

برنامه درسی توانمند ساز Enabler curriculum

            بنیاد برنامه درسی توانمندساز بر این اعتقاد و تحلیل استوار است که یادگیرندگان دارای توانایی تحول و تبدیل شدن هستند و می توانند به صورت پیشاکنشی proactive عمل کنند. برنامه های درسی توانمندساز پایه های خود را بر توانمندی های پایه ای یادگیرندگان قرار می دهند. توانمندی در این برنامه ها دارای نگاه کل گرایانه است؛ یعنی همه توانمندی های یادگیرنده را در نظر می گیرد و بر اساس همه توانمندی ها هم حرکت رو به جلو را برنامه ریزی می کند.

این دست از برنامه های درسی دارای ماهیت اگزیستانسیالیتسی هستند. از این رو، چنین برنامه هایی را جایی می توان یافت که باور به یگانه بودن انسان در کل و هر فرد به طور خاص وجود دارد.

 

برنامه درسی خنثی Neutral curriculum

            برنامه درسی خنثی در اصل برنامه ای بی ثمر است. این برنامه های درسی به اندازی پیش نمی روند که بتوانند تحول اساسی در رشد یادگیرنده ایفا کنند. در واقع، محرک هایی که این برنامه های درسی در قالب تجارب یادگیری فراهم می آوردند یادگیرنده را به آستانه تحریک نمی رسانند. از این روی، این نوع برنامه های درسی را می توان به نام برنامه درسی سترون یا بی ثمر هم معرفی کرد.

نمونه هایی از این برنامه های درسی را می توان در برخی کشورهای برنامه درسی کنترل جمعیت، برنامه های درسی برابری و تساوی جنسیتی، برنامه های درسی تفاهم بین المللی و ... دانست.

 

تدقیق در واقعیت برنامه درسی و کارکرد آن ها می تواند گونه های دیگر از برنامه های درسی را هم به نمایش بگذارد. در این نوشتار تلاش شده است کارکردهای برنامه های درسی مورد توجه قرار گیرد. در این میان، عمده کوشش بر بازنمایی مدیریت یادگیرنده توسط برنامه درسی بوده است