برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور
برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور

بیماریهای مرگ آفرین مدیریت

بیماریهای مرگ آفرین مدیریت

علیرغم توجه مدیران به عارضه یابی و نشانگرهای سازمانی، یک سلسله بیماریهایی وجود دارد که سد راه تحول و دگرگونی در مدیریت و سازمان خواهد شد. 

علاج واقعی چیزی جز پیشگیری نیست که این هم مستلزم شناخت بیماری ها و راههای پیشگیری آن است . آستن(۱۳۷۲) بیماریهای مدیریت را با محوریت شخص مدیر تعریف می کند و آن را گرفتاریهایی تعریف می کند که مدیر دانسته یا ندانسته برای خودش درست می کند. این گرفتاری ها زائیده موقعیت های نامطلوبی است که مدیر در آن ها قرار گرفته است بی آنکه خودخواسته باشد اما هیچ گونه تلاشی برای خارج شدن از این موقعیت های ناخوشایند نکرده و نمی کند. هچنین است موقعیت های نامناسبی که مدیر به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای خود به وجود آورده و از روی غفلت هیچ اقدامی جهت گریز از آن نشان نمی دهد.

بر این اساس آستن ، تقسیم بندی زیر را برای بیماری های مدیریتی انجام می دهد:

۱. بیماری هایی که ناشی از پندارها و روش های نادرست است و ضرر آن بیش از هرکس به مدیر بازمی گردد.

۲. بیماریهایی که ناشی از زخم زدن بر همکاران است و ضرر آن هم به مدیر و هم به زیردستان بازمی گردد.

۳. بیماریهایی که ناشی از زخم زدن بر سازمان (بیماریهای تشکیلاتی) است و نه تنها به کارکنان ضرر می رساند بلکه به سازمان نیز ضرر می رساند.

آستن دسته سوم را خطرناک ترین نوع بیماری مدیریتی ذکر می کند و آن را کشنده می داند. چه بسا رفتار غیرمنطقی و احساساتی مدیر سبب ایجاد تغییراتی شود که اساس سازمان او را متزلزل می گرداند.بیماری های مدیریت

دمینگ (۱۳۷۵) بیماری های مدیریتی را به دلیل اینکه سبب ناتوانی سازمان می شوند، به بیماریهای مرگ آفرین تعبیر کرده و فهرستی از آن ها را ارائه می کند که اهم آن ها به شرح زیر است:

۱. بی ثباتی مدیریت

۲. اداره امور تنها بر اساس ارقام قابل رویت

۳. فساد ناشی از تکیه بر کمیت ها

۴. غیرممکن دانستن ارزیابی عادلانه

۵. مدیریت ترس آفرین

۶. عدم توجه به اهداف دائمی و مستمر

۷. فقدان عزم و اراده جهت حل مسائل حاد سازمانی

مدیریت کوکائینی

مدیریت کوکائینی

در بحث مدیریت نقش مدیران بعنوان رهبر و کنترل کننده از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است و جهت دستیابی به سازمانی موفق و کارآمد که در آن کارکنان خلاق بعنوان کلیدی ترین و مهمترین منابع سازمانی محسوب می گردند محیطی آرام، سالم و بدون تنش مورد نیاز است؛ و این موهبت از سوی مدیرانی لایق و آگاه از دانش روز مدیریت حاصل می گردد.

این دیدگاه از منظر دیگری به مدیریت می نگرد ، یعنی زمانی که احساس شود می تواند باعث اضمحلال کارکنان و پسرفت سازمان شده و نهایتاً آنان را از هدف اصلی دور می نماید.

این در حالی است که مدیران در جهت تحقق اهداف سازمانی گام بر می دارند و در عین حال نقش آنان در حفظ و تعالی سازمانی و اثر بخشی مورد تاکید تمامی علمای مدیریت بوده است.

از آنجایی که تفکر استراتژیک مدیریتی روی نظم بخشیدن به آشفتگی تاکید بسیار دارد ولیکن در برخی از سازمانها دیده میشود که مدیران نه تنها تحقق اثر بخش و کارآیی را دنبال نمی نمایند بلکه عملکردی سوء و آنهم به شکل تخریبی بنیادی در تمامی ساختارها و شالوده سازمانی را پی می گیرند و در واقع گویا طرح ریزی سازمانی با هدف نابودی تعیین شده است.

  • مدیریت کوکائینیمدیریت کوکائینی

کوکائین از گروه مواد غیر افیونی و از گیاه Erythroxyloncoca است که پس از یک بار مصرف وابستگی شدیدی ایجاد می کند و تیک عصبی، تشنج و عوارض قلبی و تورم و خون ریزی و زخم مخاط بینی و سردرد و کاهش وزن را بدنبال داشته که عمدتاً موجب بدبینی و عدم تمرکز و اضطراب و بی تفاوتی و حتی عصبانیت موردی، رفتارهای اجباری و اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی و … می گردد . در واقع این ماده در تمامی سطوح جسم تخریب را فراهم می آورد؛ چون این تخریب در مغز اثرات جبران ناپذیر در تمامی جوارح را بدنبال دارد.

متاسفانه در سیستم مدیریتی، در بررسی گروهی از مدیران، رفتاری کوکائینی را درارزیابی عملکردی آنان مشاهده می نمائیم. این گونه مدیران با برخوردهای ذهنی به اعمال سلائق شخصی پرداخته و عمدتاً عقلانیت فردی آنان و فقدان دانش روز مدیریت موجبات نابودی و اضمحلال سازمان را موجب می گردند . این گروه مدیران بواسطه عدم حمایت از نیروی انسانی خود، فشار روانی و استرس زیادی را بر آنان تحمیل کرده و از آنجایی که خود فاقد تعلق سازمانی هستند، بی تفاوتی را هم در بین پرسنل دامن می زند که آنان نیز باری به هر جهت مثل مدیران کار را پیگیری نمایند.

زیر سوال بردن صلاحیت کارکنان از سوی این دسته از مدیران ناشی از عدم تناسب شغل و شاغل در انتصاب مدیران بوده، بطوری که کسانی که از بیرون به سازمان نگاه می کنند شیوه مدیریت آنان را رفع تکلیف دانسته و رفتاری غیر مسئولانه را از آنان در می یابند. این دسته از مدیران تنگ نظر محیطی جهنمی بدبینانه را برای کارکنان فراهم می آورند بطوری که محیط ناسالم و نا امن بگونه ای خواهد بود که تمامی کارکنان همچون مدیران به منظور حفظ خود به ترور شخصیت سایرین می پردازند و تداوم مدیریتی این مدیران فاقد کارآیی و اثر بخشی، محیطی توام با خستگی مخاطره آمیز را بدنبال می آورد و دستور پذیری و وابستگی موجبات تداوم مدیریتی آنان می گردد.

در بررسی های بعمل آمده پیرامون رفتار این مدیران میتوان به این نکته اشاره داشت که آنان برای فقدان بهره وری مجموعه تحت مسئولیت خود، ادعای نالایق بودن کارکنان خود را نموده و به این دست آویز تاکید بسیار دارند در حالی که مدیریت در عملکرد شغلی کارکنان و سازمان اختلال ایجاد می کند و این مدیران تنگ نظر که محیط کاری را ناسالم مینمایند عمدتاً فاقد دانش و آگاهی لازم از شیوه های رفتاری با پرسنل می باشند ، به گونه ای که با ایجاد محیط بیم و هراس برای کارکنان سعی در حفظ و بقای سازمانی و ماندگاری بر اریکه قدرت از طریق دامن نزدن کارکنان به عدم کارآیی و عدم شایستگی آنان را خواهند داشت.

اندرسون مدیر اجرایی انجمن انگیزش اعتقاد دارد منفی گرایی که ناشی از بدبینی کارکنان همچون شعله تمامی سازمان را در بر می گیرد ، در کوتاه مدت با ایجاد رعب و وحشت در کارکنان موجب عدم رویارویی مدیران و کارکنان گردیده و توامان چرخه اقتصادی سازمان را مضمحل گردانده و در بلند مدت بواسطه بقای این گروه مدیران و عدم تغییرات بنیادی و خروج کارکنان متخصص که با چنین روش مدیریتی مخالفت دارند و دلسردی سایر کارکنان که زمینه جدایی آنان از سازمان فراهم نیست ، مرگ سازمان را با وجود تداوم کار و اهداف اولیه به دنبال دارد.

در واقع ماموریت سازمان مورد نظر هنوز ابطال و یا معکوس نگردیده و تداوم عملیات آن باقی و امکان پذیر است اما عملکرد این گروه از مدیران شروع بحران را بدنبال داشته و فرو ریزی بخشهای کوچکتر نمودار سازمانی و ادغام آن با بخشهای مجاور را خواهد داشت. در این مرحله زنگ خطربه صدا در آمده و نیروهای متخصص از مجموعه جدا میگردند و این گروه مدیران دوران میرایی سازمان را تسریع می کنند.

در واقع عدم بازنگری صحیح و تغییرات در سازمان تفصیلی به منظور حفظ این گروه مدیران و جذب بی رویه نیروی انسانی غیر کارآمد و خروج پرسنل با تجربه و کارآمد و جابجایی مکرر در بدنه کارشناسی موجب می گردد که نیروهای خلاق در صورت بقا در سازمان مستهلک گردند و سازمان بعنوان محلی برای کارآموزی ضمن کار و کسب تجربه شود و اثر بخشی و کارآیی فراموش شده است که باید به این مهم اهتمام ورزید.

راههای و روشهای نهادینه کردن اقتصاد مقاومتی در کودکان و نوجوانان

 

 

 

 

 

راههای و روشهای نهادینه کردن

اقتصاد مقاومتی در کودکان و نوجوانان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

امروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.

 اگر تمام دانش انباشته و کتاب‌های مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربه‌ای مدون و مکتوب درباره‌ی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتاب‌های اقتصاد، هیچ پیشینه‌ای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آن‌جا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقه‌بندی‌های محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان عادی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمی‌تواند از نظریه‌های متداول برای حل مشکل و مسأله‌ی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرم‌افزاری و الگوی اسلامی- ایرانی اداره‌ی جامعه، شکل بدیعی به خود می‌گیرد که الهام‌بخش جمیع ملت‌های آزاده خواهد بود.

در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریم‌های یک جانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن برنامه‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران، واژه‌ی جدید «اقتصاد مقاومتی» به ادبیات اقتصادی کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.

این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، رهبر معظم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برایی جهش» را معرفی نمودند.

آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی استان و یکی از اصلی ترین نهاد های تربیت رسمی و عمومی و نهادی تحول آفرین و فرهنگ ساز مفتخر است  در اجرای منویات مقام معظم رهبری برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عرصه تعلیم و تربیت  برنامه ریزی نموده و اجرای همه برنامه ها در دستگاه وسیع آموزش و پرورش را منوط به تطبیق با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی (ابلاغی مقام معظم رهبری) نموده است و با تشکیل کمیته تخصصی اقتصاد مقاومتی در برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت  این سیاستها را دنبال نموده و با تاکید بر فرهنگ سازی در اقشار مختلف جامعه و گروه های مختلف سنی مفاهیمی همچون  قناعت ، صرفه جویی ، تلاش و کار آفرینی و استفاده از تولید ملی و مصرف بهینه و کار با کیفیت را با هدف: 1) رشد بهره وری 2) ارتقاء آموزش به منظور سرمایه انسانی 3) توسعه کارآفرینی 4) اصلاح نظام مالی 5) اصلاح الگوی مصرف 6) ترویج کالای داخلی 7) توسعه فنی و حرفه ای و اشتغال  به عنوان ابتکار عمل نظام اسلامی برای اعتلای اقتصادی کشور پیگیری نماید.

ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

بسم‌اللّه الرحمن الرحیم

ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت‌های گسترده و مهم‌تر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه‌ مشکلات اقتصادی فائق می‌آید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف‌آرایی کرده، به شکست و عقب‌نشینی وا می‌دارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بی‌اطمینانی‌های ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحران‌های مالی، اقتصادی، سیاسی و در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینه‌های مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسی و سند چشم‌انداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درون‌زا و برون‌گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.

اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاست‌های گذشته، خصوصاً سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ می‌گردد.

لازم است قوای کشور بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه‌ اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.                                                                 

    سیّدعلی خامنه‌ای29/ بهمن ماه/ 1392

 

تعریف اقتصاد مقاومتی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب ( مدظله العالی) :

-         «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»

-         اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار ، در شرایط کنونی تحریم، و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی اثرکردن آنها و در شرایط آرمانی تبدیل چنین شرایطی به فرصت، اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روانی روی مزیتهای تولید داخل و تلاش برای خود اتکایی است.

-         البته اقتصاد مقاومتی نباید منفعل و بسته باشد بلکه باید پویا و پیشرو تعریف گردد.

-         تغییر الگوی مصرف ، مصرف بهینه ، کمتر کردن هزینه های خدمات و بهتر کردن کیفیت کار.

تفاوت اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی:

بین ریاضت اقتصادی (Austerity plan) و اقتصاد ریاضتی تفاوت است ،کمتر کسی به تشریح مفهوم اقتصاد مقاومتی و تفاوت آن با ریاضت اقتصادی غرب پرداخته است که منجر به بروز ابهاماتی در این خصوص شده و برخی از مردم این دو مفهوم را مکمل و یا مترادف یکدیگر دانسته اند و یا تصور می کنند اقتصاد ریاضتی یکی از شاخه های اقتصاد مقاومتی است در حالی که این دو اصطلاح کاملا متفاوت بوده و هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند.

اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است. و صد البته منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می‌شود.

اقتصاد مقاومتی با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ساله، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا ابلاغ گردیده است.

ریاضت اقتصادی به طرحی گفته می‌شود که دولت‌ها برای کاهش هزینه‌ها و رفع کسری بودجه، به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی ، صرفه جویی در مخارج جاری کشور،کاهش هزینه های رفاهی و تعدیل کارمندها در بخش دولتی دست می‌زنند که یونان و ایتالیا بخصوص یونان در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند. این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولت‌ها انجام می‌شود گاهی اوقات به افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وام‌ها و کمک‌های مالی خارجی می‌انجامد. هدف از اجرای طرح های ریاضت اقتصادی بازگرداندن اعتماد از دست رفته، بهبود وضعیت مالی کشورها و توانمند کردن کشورها برای بازیابی طولانی مدت است.

ده نکته اساسی و محور های اقتصاد مقاومتی:

139105071436580448_20559.jpg

ارکان اقتصاد مقاومتی:

 

اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش:

اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت می‌کند که فشارها و ضربه‌های اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم، سد راه پیشرفت جامعه است که باید بر آن غلبه کرد.

 ‏ این فشارها برای آموزش و پرورش از دو جنبه قابل بحث است؛ یکی مربوط می‌شود به فشارهای خارجی که عمدتاً تحریم و جنگ نرم در شرایط فعلی عامل اصلی این بخش است و جنبه‌دیگر فشارهای داخلی است که به مجموعه عواملی تلقی می‌شود که موجب بازدارندگی در اجرای سیاستگذاری‌های کلان آموزش و پرورش می‌گردد. موضوع حائز توجه این است که با محاسبه جمعیت دانش آموزی و اولیای دانش اموزان و فرهنگیان و دیگر اقشاری که مستقیم و یا غیر مستقیم با این وزارت خا نه برای اعتلای فرهنگی جامعه تلاش می نمایند می توان گفت آموزش و پرورش نیمی از جمعیت فعال کشور را تحت پوشش خود قرار داده است

 

 

آموزش  اقتصاد مقاومتی برای کودکان و نوجوانان

صاحب نظران تعلیم و تربیت ،خانواده  را مدرسه اول دانسته اند و فرهنگ را راه زندگی و باور های مردم کفته اند ؛واقتصاد راه میانه روی و صرفه جویی در انجام هزینه و مدیریت بر امور در آمدها ،کار آفرینی و جستجو گری برای کسب  درآمد دانسته شده است لذا از فرهنگ تا مدیریت بر اقتصاد همه وهمه از مدرسه ی اول باید آغاز گردد

اما نقش خانواده دوم یعنی مدرسه نیز بر هیچ بشری پوشیده نیست که میتواند در تکوین شخصیت دانش آموزان اثر گذار باشد .

بنیامین بلوم می گوید %65 شخصیت کودکان تا 5 سالگی و سپس %75 شخصیت آنان تا 7 سالگی انجام می شود و %25 شخصیت آنان تا 25 سالگی تکوین می یابد .

از طرف دیگر رفتارشناسان اعتقاد دارند  %90 خلاقیت کودکان تا 5 سالگی و %5/7 آن تا 8سالگی و %5/2 باقی مانده تا 45 سالگی شکل می گیرد

لذا ایجاد رفتارهای مطلوب تا حد بسیار زیادی وابسته به عملکرد خانواده و آموزش و پرورش از پیش دبستانی تا پایان دوره ی متوسطه دارد

پژوهش های مختلف نشان می دهد که آگاهی از نیازهای فرزندان و انجام رفتار مناسب مبتنی بر این نیازها  در دوره های  رشدی کودکی ،نوجوانی و جوانی در نهاد خانواده و مدرسه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است

تکالیف رشدی  یعنی تکالیفی که افراد در دوره های رشدی باید انجام دهد تا به حداکثر رشد شخصیتی نایل آیدنیز  می تواند  مبنای برنامه های آموزشی ودرسی قرار گیرد . آشنایی والدین با این تکالیف از طریق آموزش خانواده میسر است و آشنا نمودن  نو آموزان و دانش آموزان با تکلیف رشدی در قالب برنامه های رسمی و غیر رسمی آموزش و پرورش نیزمیسور می گردد

با بررسی شعار هایی که معمار نظام نوین انقلاب اسلامی  در سالهای اخیر در خصوص اهمیت و جایگاه اقتصاد  اسلامی بیان می دارد ،جای دارد آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور و مولد نیروی انسانی بیش از گذشته ،دغدغه های معظم له را در دستور کار خود قرارداده و با آموزش مفاهیم پایه و اساسی اقتصاد  بر استحکام و مقاومت اقتصاد اسلامی بکوشد .یعنی باید مفاهیمی آموزش داده شود که هم باعث ایجاد دیوار دفاعی در مقابل دشمنانی که به فکر انهدام چرخه ی اقتصادی کشوربا ترفندهایی مانند تحریم ها شود و هم مسیر های انحرافی راهزنان اقتصاد داخلی را که در قالب رشوه ،ربا و احتکار و.....  بروز و ظهور پیدا می نماید را ریشه کن کند

 

 

 

مفاهیم پیشنهادی زیر برای هریک از دوران رشدی با توجه به سطح دانش و نگرش و مهارت دانش آموزان قابل تغییر و جابه جایی است و مرزبندی مطلق ندارد

در آموزش مفاهیم بایستی بنا به دوران رشدی مخاطبین از روشهای متنوع  استفاده کرد تا در دانش آموزان نهادینه شو د واز روش سخنرانی صرف به جد پرهیز نمود

راههای و روشهای نهادینه کردن مفاهیم اقتصاد مقاومتی در کودکان و نوجوانان :

قصه گویی                                        بازی                                          خاطره گویی

شعر                                               گفتگو                                          نقاشی  

نمایش خلاق                                    سخنرانی                                     تحقیق و پژوهش                                              

سرود                                             انشا نویسی                                    انیمیشن

تئاتر                                                فیلم                                            وبلاگ نویسی

بررسی احادیث و روایات                       پرشس و پاسخ

مفاهیم مورد نظر برنامه ی آموزش اقتصاد مقاومتی برای کودکان (پیش دبستانی و  دبستانی)

مفهوم پس انداز-  - مفهوم مقرری(پول تو جیبی)  -  مفهوم سرمایه گذاری-  مفهوم کسب در آمد (لقمه حلال)- مفهوم صدقه-  مفهوم اسراف - مفهوم بودجه بندی

 

مفاهیم مورد نظربرنامه آموزش اقتصاد مقاومتی برای نوجوانان (متوسطه ی اول)

مفهوم پس انداز- -  مفهوم بودجه بندی- مفهوم سرمایه گذاری- مفهوم مقرری( پول تو جیبی)  -مفهوم کسب  در آمد حلال(لقمه حلال)- مفهوم صدقه- مفهوم زکات-  مفهوم خمس- مفهوم سبک زندگی- مفهوم اصلاح الگوی مصرف مفهوم احتکار

 

مفاهیم مورد نظر برنامه ی آموزش اقتصادمقاومتی برای جوانان (متوسطه دوم)

مفهوم وجدان کار- مفهوم اشتغال- مفهوم همبستگی ملی مشارکت عمومی   مفهوم حمایت از کالای ایرانی- مفهوم تولید ملی- مفهوم مهارت آموزی-  مفهوم حماسه اقتصادی- مفهوم احتکار- مفهوم ربا-  مفهوم رشوه- مفهوم قاچاق کالا وارز-  مفهوم کارآفرینی- مفهوم بیکاری -  مفهوم صادرات و واردات - مفهوم زکات-  مفهوم خمس- مفهوم سبک زندگی- مفهوم اصلاح الگوی مصرف- مفهوم اقتصاد مقاومتی

 

بدون تردید راه برای نقد و پیشنهاد در این مقاله  همچون سایر  مفاهیم موجود در علوم انسانی بر اصحاب نظر مفتوح و نگارنده مشتاق دریافت نظرات  همه ی عزیزان می باشد