برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور
برنامه ى درسی آرتون

برنامه ى درسی آرتون

برنامه درسی اساس نظام آموزشی کشور

menu
search

امور تربیتی از آغاز تا کنون

سالهای قبل از انقلاب :

         سابقه تشکیل امور تربیتی قبل از انقلاب به حدود سال 1350 باز می گردد. این تشکیلات به عنوان یک اداره کل در معاونت آموزشی وزارت آموزش و پرورش ایجاد و انجام فعالیتهای فوق برنامه را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عهده داشت.

2-  سالهای ابتدای انقلاب :

         امور تربیتی در این دوره (1358 تا1363) به اقتضای شرایط ابتدای انقلاب جهت تربیت دینی و سیاسی دانش آموزان و جلوگیری از فعالیت عناصر ضد انقلاب در نظام آموزشی ایران به فعالیت پرداخت.

3-  دوره ارتقاء تشکیلات و فعالیتهای امور تربیتی :

         در این دوره (1364تا 1371) با ارتقاء امور تربیتی به سطح معاونت و ایجاد تشکیلات جدید، فعالیتهای تربیتی نیز در مدارس کشور گسترش بیشتری یافت.

4-  دوره نگرش مثبت به اهمیت نقش تربیتی مدیران و معلمان در مدارس:

         در این دوره (1371 تا 1379) با بر ملا شدن کاستیهای امور تربیتی و عملکرد ضعیف مربیان پرورشی در مدارس، لزوم توجه به نقش تربیتی مدیران و معلمان و تلفیق مقوله های آموزش و پرورش تحت عنوان طرح جامع تربیت در محافل کارشناسی به صورت گسترده مطرح شد.

5-  تصویب طرح تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی:

        این طرح تحت عنوان طرح جامع تربیت و با مصوبه ی شماره 649 شورای عالی آموزش و پرورش در مورخ 26/3/79 به تصویب رسید.

6- تصویب قانون احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی:

        این قانوندر وزارت آموزش و پرورش در تاریخ 7/4/85 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.

         اداره کل امور تربیتی که به عنوان ساختاری با همین عنوان در وزارت آموزش و پرورش پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشت، از سال 1358 با اهداف، برنامه ها و نیروی انسانی کاملاً جدید و تقریباً در قالب یک نهاد انقلابی در درون نظام آموزش و پرورش، و به ابتکار شهید رجایی فعالیت گسترده ای را در سطح آموزش و پرورش آغاز کرد. این اداره کل در قبل از پیروزی  انقلاب به طور عمده متکفل فعالیتهای فوق برنامه از قبیل سرودها، برنامه های تفریحی، اردوها و سایر فعالیتهای غیر رسمی آموزش و پرورش بوده است (کریمی،1381ص77).

       پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نظام ارزشی حاکم بر آموزش و پرورش نیز تغییر کرد و دستگاههایی چون سازمان پیشاهنگی یا کاخ جوانان و سازمان جوانان شیر و خورشید که همگام با امور تربیتی فعالیتهای تربیتی دانش آموزان را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سازماندهی می کردند و با اهداف و برنامه های انقلاب هماهنگی نداشتند منحل یا غیرفعال شدند و زمینه برای ایجاد تشکیلات جدید در امور تربیتی به وجود آمد. تا اینکه در سال 1364 ساختار جدید امور تربیتی به سطح معاونت وزیر در وزارت آموزش و پرورش ارتقاء یافت.

       تا سال 1363 معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش شامل دو اداره کل به نامهای "اداره کل تربیت بدنی" و اداره کل امور تربیتی بود. در آن زمان مطالعاتی پیرامون مسائل تربیتی دانش آموزان و تحولات فرهنگی و اجتماعی انجام گرفت و دست اندرکاران امور به این نتیجه رسیدند که امور تربیتی نیازمند تحول و تکامل و ایجاد تشکیلات تازه ای است. بر این اساس پس از مذاکره با سازمان امور اداری و استخدامی کشور مقرر گردید که تشکیلات معاونت پرورشی تغییر کند و شامل دفاتری به نام "مدیریت آموزش و تحقیق امور تربیتی" و مدیریت فرهنگی و هنری"، " اداره امور عمومی" و "اداره کل تربیت بدنی" شود. در اوائل سال 64 که قرار بود تشکیلات جدید شروع به فعالیت کند، سازمان پیشاهنگی در مجلس شورای اسلامی منحل گردید و امکانات آن به امور تربیتی واگذار شد. همزمان با این رویداد، سازمان امور اداری و استخدامی کشور دفتر دیگری به نام "مدیریت اردوها و اردوگاهها" را به مجموعه تشکیلات سابق الذکر اضافه کرد. بدین ترتیب از سال 1364 معاونت پرورشی دارای چهار مدیریت و اداره کل و یک اداره شد و از نظر تشکیلاتی توسعه یافت و متناسب با این تحول وضع پستها و تشکیلات امور تربیتی در استانها نیز متحول شد و چهار کارشناس مسئول با پستهای کارشناسی مورد نیاز زیر نظر معاونت پرورشی استان جایگاه تشکیلاتی پیدا کردند. به نحوی که در راستای برنامه های هر دفتر ستادی، یک کارشناس مسئول در سطح استان استقرار پیدا کرد و به پستهای پرورشی شهرستانها و مناطق و نواحی نیز افزوده شد. در پرتو این توسعه تشکیلاتی امور تربیتی بود که اردوهای کشوری متناسب با شئون فرهنگی انقلاب احیا شد، برای میلیونها دانش آموز در مسابقات فرهنگی – هنری برنامه ریزی شد، هزاران مربی امور تربیتی موفق به ادامه تحصیل شدند و موضوعاتی مثل مشاوره و تحقیقات تربیتی نشر متون علمی و تربیتی اولویت یافت (ماهنامه تربیت، 1370).

         همزمان با این تغییر و یا به بیان دیگر ارتقای ساختار، رد پای دو جهت گیری در فعالیتهای حوزه پرورشی مدارس قابل تشخیص است که عبارتند از:

        الف) اقدام برای در گیر کردن سایر عناصر مدرسه از قبیل مدیر و معلم در امر تربیت، به همراه مربی تربیتی. این اقدام در قالب ستادهای تربیتی شکل گرفت که دستور العمل اولیه ی آن در سال 1363 ابلاغ شده بود و این دستورالعمل در گردهمایی معاونان پرورشی و مسئولان امور تربیتی شهرستانها و مناطق کشور در سال 1364 مورد اصلاح و تجدید نظر قرار گرفت و در سالهای بعد نقش عمده ای در هدایت و تصمیم گیری های تربیتی مدارس به ویژه در مشاوره های تربیتی و        تصمیم گیریهای انضباطی به عهده گرفت. از اهم اهداف مصوب در ستادهای تربیتی مدارس هماهنگی بین کلیه ی عناصر و دست اندرکاران مدارس در امر پرورش بود.

ب) جهت گیری مشاوره ای در برنامه های معاونت پرورشی که این جهت گیری با ایجاد "شورای بررسی و حل مشکلات تربیتی مناطق" در ادامه ی تشکیلات ستاد تربیتی مدارس و ایجاد کارشناسی های مشاوره در ادارات کل استانها و "دفتر مشاوره و تحقیق" در معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش صورت گرفت. به موازات این اقدامهای تشکیلاتی، نشریه ی ماه نامه ی "تربیت" نیز به صورت مستمر از سال 1364 انتشار یافت که جهت گیری مشاوره ای در آن مشهود است (کریمی،1381ص77).

درسال 67 مجدداً سخن از تحول در تشکیلات وزارت آموزش و پرورش به میان آمد. تجارب سالهای قبل و پیدایش نگرشهای جدید زمینه ساز چنین تحولاتی بود. پس از حدود دو سال بررسی و پیگیری، تشکیلات جدید وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد و تا حدودی سیمای سازمان امور تربیتی تغییر یافت. اهم این تغییرات عبارت است از :

الف) ایجاد اداره کل تغذیه و بهداشت: پیدایش این دفتر جدید مبنی بر چند زمینه بود: اعتقاد وزیر آموزش و پرورش وقت مبنی بر دادن بهای بیشتر به فعالیتهای بهداشتی، صراحت بند 13 ماده 10 قانون سابق الذکر و مسأله بازگشت مراقبین بهداشت از بهداری به آموزش و پرورش و لزوم تأمین جایگاهی برای تصدی امور تغذیه رایگان دانش آموزان.

ب) حذف آموزش و اضافه شدن مشاوره: در تشکیلات جدید، مسئولیت آموزش مربیان امور تربیتی به حوزه تأمین و تربیت نیروی انسانی واگذار شده و تنها چند پست در دفتر مشاوره و تحقیق برای هماهنگی و برنامه ریزی در نظر گرفته شد. برنامه مشاوره نیز تحت عنوان هسته های مشاوره تربیتی سازمان یافت و در تشکیلات جدید برای این منظور پستهایی تعیین گردید و در نتیجه مدیریت " آموزش و تحقیقات امور تربیتی" به دفتر "مشاوره و تحقیق امور تربیتی" تبدیل شد.

ج) حذف اداره امور عمومی: از سال 64 برای تمشیت امور اجرایی و تدارکاتی امور تربیتی، اداره امور عمومی که در سطح معاونت پرورشی ادارات کل استانها تشکیل شده بود و بازوی اداری و مالی معاونت بود حذف شد.

د) تغییر نام مدیریت اردوها و اردوگاهها به اداره کل اردوها و اماکن تربیتی: اداره کل اردوها و اماکن تربیتی پنج اردوگاه بزرگ کشوری زیر نظر دارد که هر کدام از آنها برنامه های متراکم و متنوعی را اجرا می کنند.

ه) ارتقاء دفاتر معاونت وزارت از مدیریت به اداره کل: این تحول باعث ارتقاء کارایی و توان تشکیلاتی دفاتر ستادی شده است.

و) تحول در مقیاس درجه بندی مناطق و استانها: در تشکیلات جدید درجات استحقاقی مناطق به آنها اعطا شد.(ماهنامه تربیت، 137).

فعالیتهای مذکور بعد از سال 1369 با اقدام های دیگر تکمیل شد که عبارت بودند از : طرحهای مطالعاتی به منظور تعمیم فعالیتهای تربیتی در کلیه مدارس سراسر کشور برای یکنواختی فعالیتهای تربیتی توسط دست اندرکاران مدارس که با عناوینی چون طرح تعمیم فعالیتهای تربیتی و نقش تربیتی معلم صورت گرفت. همچنین برگزاری مجامعی علمی یا سمپوزیوم هایی تحت عنوان جایگاه تربیت در آموزش و پرورش (برگزاری 7 سمپوزیوم به طور متوالی) که معاونت پرورشی از سال 1370 با هدف طرح مهمترین مسائل مبتلا به آموزش و پرورش در حوزه ی تربیتی برگزار کرد. یکی از سمپوزیوم ها با عنوان نقش تربیتی معلم به ابعاد مختلف برنامه ها و روشهای درگیر کردن کلیه ی مؤلفه های آموزش و پرورش در جریان تربیت اختصاص یافت. آخرین مورد قابل توجه از جهت گیری ها و اقدام های آموزش و پرورش که در این حیطه قابل ذکر است مصوبه ی شورای عالی آموزش و پرورش(مصوبه شماره 649 مورخ26/3/79) برای تهیه طرح جامع تربیت است که بر اساس مفاد آن مقوله ی پرورش باید در کلیه بخشهای آموزش و پرورش اعم از ساختار، برنامه ها و روشها لحاظ شود(کریمی،1381ص78).

بر طبق این مصوبه، جهت یکپارچه سازی فعالیتهای تربیتی در آموزش و پرورش، معاونت پرورشی از تشکیلات وزارت حذف و زمینه تلفیق فعالیتهای آموزشی و تربیتی در نظام آموزشی به وجود آمد.

 بر همین اساس طرح جامع تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی، مجموعه ای از راهبردهای هدفمند برای یکپارچه سازی برنامه های آموزشی و پرورشی می باشد که پس از مطالعات کارشناسی تدوین و تصویب شد. برای آگاهی بیشتر از کم و کیف این طرح به اجمال به مبانی و اهداف آن اشاره می شود.

 الف) مبانی تلفیق:

1-     تفکیک ناپذیری ذاتی تربیت از تعلیم

2-     پیوستگی (هم بسته بودن) نقش های تربیتی و آموزشی معلمان و مربیان در تحقق اهداف آموزش و پرورش

3-     حاکمیت اصل تربیت و رشد شخصیت دانش آموزان در دوره آموزش عمومی، به ویژه دوره ابتدایی بر کلیه برنامه ها و فعالیت های آموزشی و تربیتی

4-     جامعیت در برنامه ریزی فعالیتهای آموزشی و تربیتی برای رشد و پرورش موزون دانش آموزان در ابعاد علمی، اخلاقی و دینی، عاطفی، جسمی و...

ب)اهداف تلفیق:

1- استفاده بهینه از عوامل آموزشی و پرورشی در نیل به اهداف تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش

2- تقویت فعالیتهای تربیتی با بهره گیری بیشتر از توان معلمین و مربیان در ایفای نقش تربیتی

3- ایجاد شرایط لازم برای بهره مندی از آموزش در اعمال روشهای طبیعی و غیر مستقیم جهت شکل گیری ابعاد شخصیتی دانش آموزان در کنار روشهای مستقیم انسانهایی متوازن در ابعاد مختلف تربیتی

4- استفاده بیشتر از ظرفیت فکری و ذهنی برنامه ریزان و دست اندرکاران آموزش و پرورش به منظور تربیت

5- پاسخگو کردن معلمان در خصوص تربیت دانش آموزان از طریق تغییر در نظام ارزشیابی آنان

    اصول تلفیق

1-  تلفیق باید تدریجاً انجام پذیرد و مراحل و زمانبندی آن مشخص گردد.

2-  نقش نیروهای موجود پرورشی در مأموریت جدید تقویت شده و از توان آنها استفاده کامل به عمل آید.

3-  فعالیتهای پرورشی موجود با عنایت به اهداف مرحله ای حفظ و به تدریج پالایش شود.

4-  در برنامه ها، حجم و محتوای کتب درسی تجدید نظر گردد.

5-  روابط بین خانه و مدرسه تحکیم و تثبیت گردد.

6-  کلیه معلمان در دوره های مختلف تحصیلی و کلیه کارکنان در امر تربیت فرزندان نقش آفرین و مسئول هستند. شرایط احراز شغل و وظایف آنان باید مورد بازنگری قرار گیرد.

7-  از آرمان گرایی و کلی گویی در اهداف تربیتی پرهیز و اهداف قابل دسترس تبیین گردد.

8-  عوامل خارجی و تأثیر گذار در آموزش و پرورش به گونه ای کنترل شود که آموزشهای رایج به عنوان وجه غالب در تعلیم و تربیت تلقی نشود.

9-  پیوستگی اهداف و فعالیتهای آموزش و پرورش در راستای تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت در دوره های آموزش و پرورش عمومی و متوسطه مورد توجه قرار گیرد.

10- روشها، شیوه ها و مقررات ارزشیابی و آیین نامه انضباطی با توجه به اهداف تلفیق بازنگری و   اصلاح شوند.

11- بریامه های کوتاه مدت نباید نافی برنامه های دراز مدت باشد (ماهنامه تربیت،1381ص6و7).

          اجرای طرح تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی در آموزش و پرورش واکنشهای مثبت و منفی زیادی را در بین کارشناسان آموزشی، سیاستمداران و ... به جای گذاشت. کسانی که به این طرح نگرش مثبت نشان می دادند، با تأ‌کید بر ناتوانی معاونت پرورشی در انجام وظایف محوله، معتقد بودند که نباید مقوله تربیت را به یک فرد یا یک نهاد واگذار کرد و مقوله آموزش را به فرد یا گروه دیگری. آموزش و تربیت لازم و ملزوم یکدیگرند، نه از هم بیگانه. باید در مدارس شرایطی را ایجاد کرد که معلمان و مربیان در حین اینکه آموزش می دهند به مقوله تربیت دانش آموزان هم توجه بیشتری کنند. با این عمل هم هزینه های آموزش و پرورش کاهش می یابد و هم تربیت واقعی و درونی به خوبی انجام می پذیرد.

         در مقابل افرادی که مخالف این طرح بودند، حذف معاونت پرورشی را به مثابه حذف آموزه های دینی و انقلابی در مدارس و در مواردی آن را یک مسأله حزبی و سیاسی تلقی کردند و با آن به مخالفت بر خاستند. این مخالفت ها ادامه داشت تا این که سرانجام قانون"احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی" در وزارت آموزش و پرورش در مورخه 7/4/ 85 به تأیید مجلس شورای اسلامی رسید؛ و متعاقب آن هیئت وزیران در مورخه 19/2/86 آیین نامه اجرایی آن را به تصویب رساند؛ و برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرد.

         طبق آیین نامه اجرایی احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی، امور تربیتی دوباره صاحب تشکیلات و وظایف متعددی شد که اهم آنها عبارتند از:

1- ایجاد معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش و پرورش و نیز در سطح تشکیلات استانی، شهرستانی و منطقه ای.

2- قرار شد وزارت آموزش و پرورش، دستور العمل نحوه انتصاب، شرایط احراز و شرح وظایف معاونان و مربیان پرورشی و تربیت بدنی سطوح مختلف سازمانی را بر اساس این آیین نامه تهیه و ابلاغ نماید.

3- سازمان دانش آموزی تحت مدیریت و نظارت معاونت پرورشی و تربیت بدنی قرار گرفت  و ریاست آن به عهده معاون پرورشی و تربیت بدنی در آمد.

4- وزارت آموزش و پرورش موظف شد در مورد بازنگری و اصلاح آیین نامه ها، دستورالعملها و سایر مقررات مغایر با مفاد قانون احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی در وزارت آموزش و پرورش، ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ این آیین نامه اقدام و حسب مورد، مجوز مرجع ذیصلاح را اخذ نماید.

5- قرار شد طراحی ساختار سازمانی و تنظیم تشکیلات و تدوین شرح وظایف معاونت پرورشی و تربیت بدنی تا حد توان به گونه ای انجام شود که زمینه انجام هماهنگی و تعامل با سازمان تربیت بدنی در امر تربیت بدنی و ورزش دانش آموزان، هنرجویان و دانشجو معلمان فراهم شود.

6- به منظور عینیت بخشیدن به نقش تقدمی تزکیه بر تعلیم، توجه به همه ابعاد شخصیتی خصوصاً تربیت دینی، رشد خلاقیت و مهارتهای آنها، معاونتها و سازمانها و مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش موظفند قبل از تصویب و ابلاغ سیاستها، برنامه ها و فعالیتهای خود برای تولید اثر، خدمات و یا اجراء، هماهنگی لازم را با معاونت پرورشی و تربیت بدنی به عمل آورند.

          در پایان باید گفت آنچه آموزش و پرورش در این برهه از زمان نیاز مبرم به آن دارد، نیروی انسانی متخصص و با انگیزه می باشد که بتواند کار تربیتی را همگام با آموزشی انجام دهد و متأسفانه در حال حاضر کمبود آن کاملاً احساس می شود. نباید نسبت به نام این نیرو حساس بود. فرقی ندارد آن را مربی، آموزگار و یا دبیر نام گذاری کنیم. مهم کیفیت عملکرد و تأثیر مثبت آنها بر دانش آموزان می باشد. باید شرایطی را فراهم نمود که آموزگار و یا دبیر هم زمان، هم مسؤل تعلیم و هم مسؤل تربیت دانش آموزان باشد. نه اینکه در مدرسه معلم متصدی آموزش و مربی متصدی تربیت باشد.

         مراکز آموزشی از دبستان تا دانشگاه، علاوه بر انتقال دانش، وظیفه تربیت انسان دانش آموخته را نیز بر عهده دارند. این مراکز باید در جهت شکوفایی تمام ابعاد وجودی دانش آموزان شامل ابعاد ذهنی، عاطفی، اجتماعی، معنوی و اخلاقی سرمایه گذاری کرده، به تعلیم و تربیت و سازندگی آنها توجه کنند(رهنما،1383).

         تغییر و تحول در ساختار نظام آموزش و پرورش و حذف و احیای معاونت پرورشی بدون توجه به کیفیت نیروی انسانی شاغل در مجموعه نظام آموزشی و نوع نگرش آنها به دو مقوله آموزش و پرورش که در کشور ما شاید به علت برداشت اشتباه از ترجمه واژه لاتین آن یعنی Education از هم جدا فرض شده اند، کار عبث و بی فایده ای می باشد. اگر نام وزارت آموزش و پرورش را وزارت تربیت بنامیم که البته نام با مسمایی هم برای آن می باشد. و همچنین بهترین مبانی، اهداف و اصول را برای آن تدوین کنیم؛ ولی به روشهای تربیت مجریان این اهداف یعنی معلمان یا مربیان در مدارس بی توجه باشیم و روشهای صحیح تعلیم و تربیت یکپارچه را به آنها نیاموزیم. باز همان خواهیم بود که هستیم.

 منابع:

۱- دفتر مشاوره و تحقیق معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش (1370) ماهنامه تربیت، شماره دهم، سال ششم، تابستان 1370

۲- رهنما، اکبر (1383)، بررسی راهبردها و راهکارهای تعمیم پذیری امر تربیت در آموزش عمومی، دو ماهنامه علمی- پژوهشی، سال یازدهم، شماره 6، دانشگاه شاهد

۳- کریمی، عبدالعظیم (1381)، آموزش به مثابه پرورش، تهران، وزارت آموزش و پرورش

۴- مصوبه ستاد تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی (1381) ماهنامه تربیت، شماره 7و8، سال هفدهم، فروردین و اردیبهشت 1381